
وارن بافت احتمالا با خون کسبوکار در رگهایش زاده شده باشد. او نخستین سهام خود را زمانی که تنها ۱۱ سال داشت خرید و همان موقع هم در مغازه خوار و بار فروشی خانوادگی در اوماها مشغول به کار بود. پدرش، هاوارد بافت، صاحب یک کارگزاری کوچک بود و وارن بخش اعظمی از روزهای خود را مشغول تماشای سرمایهگذاران و گوش دادن به حرفهایی که میزدند بود. به عنوان یک نوجوان، وارن وارد مشاغل عجیبی شد: از شستن اتومبیلها گرفته تا دلیوری روزنامهها. او با استفاده از پساندازشهایش چندین ماشین بازی پینبال خرید و آنها را در مراکز تفریحی محلی قرار داد.
موفقیت کارآفرینانه او در سنین جوانی، منجر به این نشد که او فورا به رفتن به کالج علاقهمند شود. پدرش به او فشار میآورد که تحصیل را ادامه دهد و وارن بافت هم به زحمت با ادامه تحصیل در دانشگاه پنسیلوایا موافقت کرد. او سپس به دانشگاه نبراسکا منتقل شد و ظرف ۳ سال، با مدرکی در حوزه کسبوکار فارغالتحصیل.
بعد از اینکه مدرسه تجاری هاروارد او را به عنوان دانشجو نپذیرفت، برای تحصیلات پیشرفته به مدرسه تجاری کلمبیا رفت. در آن دوران، او زیر نظر بنجامین گراهام -که بعدا تبدیل به یکی از دوستان همیشگیاش شد- و همینطور دیوید داد تعلیم دید که هر دو تحلیلگرانی شناخته شده در زمینه اوراق بهادار بودند. از طریق کلاسهای گراهام در زمینه تحلیلهای اوراق بهادار بود که بافت با بنیادینترین ساز و کارهای سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش آشنا شد.
او یکبار در جریان یک مصاحبه گفت که کتاب «سرمایهگذار هوشمند» به قلم گراهام، زندگی او را برای همیشه تغییر و در مسیر تبدیل شدن به یک تحلیلگر حرفهای در بازارهای سرمایهگذاری قرارش داد. این کتاب در کنار کتاب «تحلیلهای اوراق بهادار» که به کمک گراهام و داد نوشته شده بود، باعث شد بافت ساختار فکری لازم را یافته و با نقشه راه سرمایهگذاری آشنا شود.
بنجامین گراهام و کتاب سرمایهگذار هوشمند
گراهام معمولا «رییس وال استریت» نامیده میشود و پدر سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش. هرچه نباشد او یکی از بنیانگذاران برخی از مهمترین اصول اولیه تحلیل اوراق بهادار است. گراهام این ایده را جا انداخت که سرمایهگذاران باید طوری به بازار نگاه کنند که انگار یک هویت واقعی برای خودش دارد و شریک تجاری احتمالی آنهاست. گراهام نام این هویت را «آقای بازار» گذاشت و گفت او گاهی از اوقات پول زیاد و گاهی از اوقات پول کمی طلب میکند.
پرداختن تمام و کمال به تئوریهای گراهام از حوصله این مطلب فراتر است. اما به عقیده او، سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش در غاییترین حالت به معنای یافتن سهامی است که توسط اکثریت مشارکتکنندگان در بازار سهام، کم ارزشگذاری شده باشد. او باور داشت که به خاطر نوسانات شدید و غیرمنطقی قیمت (چه به سمت بالا و چه به سمت پایین) قیمتهای سهام مداوما اشتباه تعیین میشوند. سهامداران هوشمند، به گفته گراهام، باید جای پایی محکم داشته باشند و مسیری که جمعیت در پیش میگیرد را دنبال نکنند.
گراهام کتاب سرمایهگذار هوشمند را در سال ۱۹۴۹ میلادی نوشت تا راهنمایی برای تمام سرمایهگذاران باشد. این کتاب به ایده خرید اوراق بهادار کمریسک با روشی ریاضیاتی و بسیار گسترده میپردازد. گراهام بیشتر به تحلیل بنیادین علاقه داشت و روی تفاوت میان قیمت خرید و ارزش ذاتی تاکید میکرد.
ورود به حوزه سرمایهگذاری
پیش از کار کردن برای بنجامین گراهام، وارن یک فروشنده سهام بود – شغلی که او به انجامش علاقه داشت، به جز زمانهایی که سهام پیشنهادیاش، ارزش خود را از دست میدادند و به مشتریان او ضرر مالی وارد میکردند. برای کاهش احتمال داشتن مشتریانی عصبانی، وارن شروع به همکاری با دوستان نزدیک و خانوادهاش کرد.
این همکاری، قاعدهای منحصر به فرد داشت: وارن شخصا تنها ۱۰۰ دلار سرمایهگذاری میکرد و از طریق سرمایهگذاری مجدد کارمزدها، سهمش در این همکاری را افزایش میداد. وارن هنگام سوددهی بیشتر از ۴ درصد، نیمی از سود را برای خودش برمیداشت و در صورت بروز هرگونه ضرر مالی، یک چهارم از پول از دست رفته را از جیب پرداخت میکرد. علاوه بر این، تنها در روز ۳۱ دسامبر امکان گذاشتن یا برداشتن پول وجود داشت و شرکا هیچ نقشی در روند سرمایهگذاری نداشتند.
تا سال ۱۹۵۹ میلادی، وارن ۷ همکاری مختلف ترتیب داده بود و سهمی ۹.۵ درصدی از متعلقات نیم میلیون دلاری شرکایش داشت. سه سال بعد و زمانی که او ۳۰ سال داشت، وارن تبدیل به یک میلیونر شد و تمام همکاریهایش را زیر یک چتر واحد آورد.
در این برهه بود که نگاه بافت مستقیما به سمت سرمایهگذاری روی کسبوکارها رفت. او ۱ میلیون دلار روی یک شرکت تولیدکننده آسیابهای بادی سرمایهگذاری کرد و سال بعد هم به سراغ شرکتی رفت که کارش پر کردن بطریهای نوشیدنی بود. بافت با استفاده از تکنیکهای سرمایهگذاری مبتنی بر ارزش که در دانشگاه آموخته بود و همینطور درک خاص خودش از محیط کلی کسبوکار، توانست به معاملاتی ارزشمند در بازار سهام دست پیدا کند.
مقایسه بافت با گراهام
بافت خودش را «۸۵ درصد گراهام» معرفی میکند. درست مانند استادش، او رویکرد «در مسیر باقی بمان» را در پیش گرفته است – رویکردی که به هر دوی آنها اجازه داده تخم مرغهایشان را درون شبکهای از سبدهای مختلف نگه دارند. با گشتن به دنبال بیشترین بازگشت سرمایه، بافت معمولا به دنبال سهامی است که با بیشترین دقت ارزشگذاری شدهاند و بازگشتی قابل توجه برای سرمایهگذاران به همراه میآورند.
با این همه، بافت نگاهی کیفینگرانهتر از گراهام دارد. گراهام ترجیح میداد سهامی که کمتر از ارزش واقعی قیمتگذاری شدهاند را بیابد (به عبارتی کمپانیهای متوسط) و هلدینگش را میان آنها گسترش دهد. بافت اما به کسبوکارهای با کیفیتی تمایل نشان میدهد که ارزشگذاری معقول دارند و پتانسیل فراوانی برای رشد چشمگیر.
سایر تفاوتها در زمینه تعیین ارزش ذاتی، زمانبندی درست برای خرید سهام و میزان سرمایهگذاری روی شرکتی که پتانسیل دارد هویدا میشود. گراهام به مراتب بیشتر از بافت بر متدهای کمّی اتکا میکرد. وارن بافت اما واقعا برای بازدید از کمپانیها وقت میگذاشت، با تیم مدیریت صحبت میکرد و از مدل تجاری رایج سازمانها سر در میآورد.
در نتیجه، گراهام هنگام سرمایهگذاری روی انبوهی از کمپانیهای کوچک، احساس راحتی بیشتری نسبت به بافت داشت. برخی میگویند بافت استعدادی ذاتی برای زمانبندی درست در سرمایهگذاری دارد که نمیتوان از آن تقلید کرد و متدهای گراهام بیشتر به مذاق سرمایهگذاران عادی خوش میآیند.
سخن آخر
وارن بافت همیشه دست به سرمایهگذاریهایی موفقیت آمیز نزده، اما تمام آنها فکرشده بودند و قواعد مشخصی را از نظر ارزشگذاری دنبال میکردند. با نگه داشتن یک چشم روی فرصتهای تازه و چسبیدن به یک استراتژی مداوم، بافت و کمپانی منسوجاتی که مدتها پیش خریداری کرد، همواره جزو موفقیتآمیز داستانهای سرمایهگذاری در تمام دوران تلقی شدهاند.
اما خود او میگوید که «برای سرمایهگذاری موفق در طول یک عمر» لازم نیست یک نابغه باشید. «آنچه لازم است، ساختار فکری بینقص برای تصمیمگیری و توانایی بیرون نگه داشتن احساسات از همان ساختار است».
منابع: digiato.com , investopedia.com
یک مورد نظر
با وجود تخصصی بودن مطلب اما برای امثال من که تخصصی در کسب و کار مخصوصا سرمایه گذاری نداریم هم مفید و آموزنده بود… من نکات و نظرات آقای بافت رو به زندگی خودم تعمیم دادم و برام مفید بود… ممنون از سایت عالیتون